rouZGar.com
مقوله‌ها نام‌ها فهرست برگزیده‌ها

برگزیده‌ها

< بازگشت

انقلاب فرانسه و ما کتاب

دانیل گِرَن - ترجمه‌ی رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان کتاب

مارکی دُ ساد - ترجمه‌ی رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی چهارم و پایانی کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

دفترِ فرنگ معرفی کتاب

مجله‌ی معرفی فیلم‌ها، رمان‌ها، کتاب‌ها، مقاله‌ها و… منتشر شده در فرانسه

رضا اسپیلی

فاشیسم و بنگاه‌های کلان اقتصادی کتاب

دانیل گِرَن - ترجمه‌ی رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی سوم کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی دوم کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

نظری درباره‌ی رمان ـ برنامه‌ی نخست کتاب صوتی

مارکی دُ ساد
ترجمه و صدای: رضا اسپیلی

جنبش جلیقه‌زردها در فرانسه ویدیو

ویدئویی نیم‌ساعته‌ در مورد شرایط شکل‌گیری و مطالبات جلیقه‌زردها

رضا اسپیلی

این دنیای درهم برهم و دیوانه مقاله

ادواردو گالئانو - برگردان: رضا اسپیلی

مطالعه‌ی دست‌آوردهای هنری‌ی انسان بازخواندن حماسه‌ئی پرطبل و پرتپش است: حماسه‌ی آفریده‌ئی که به چند هزاره رازهای ترکیب و تعبیه را تجربه می‌کند تا سرانجام خود به کرسی‌ی آفریننده‌گی بنشیند. راهی که شاید سرمنزل‌های‌اش دم‌به‌دم کوتاه‌تر شده اما سرشار از کوشش و مجاهدت بوده‌است: کوشش و مجاهدتی که از راه‌های بی‌شمار صورت پذیرفته. گاه به حجم و گاهی به صدا، گاهی به حرکت گاهی به نوا، گاه به خط و گاه به رنگ، گاهی به چوب وگاه به سنگ…
شرفِ هنرمند بودن

بایگانی

اتاق خواب بچه‌ها Where Children Sleep

جیمز مولیسُن James Mollison

جیمز مولیسُن از «اتاق خواب بچه‌ها» در سراسر جهان عکس گرفته‌است، از خانه‌های درندشت با اتاق‌های راحت و تخت‌خواب‌های گرم و نرم در کنتاکی امریکا تا بی‌سرپناهی‌ها و سقف‌آسمانی‌ها در کامبوج. بیننده در این مجموعه شاهد نابرابری ژرفی خواهدبود.

جیمز مولیسُن زاده به سال ۱۹۷۳ در کنیا و بزرگ شده‌ی انگلستان است. او پس از یادگیری هنر و طراحی در دانشگاه آکسفورد بروکس و سپس فیلم و عکاسی در مدرسه‌ی هنر و طراحی نیوپُرت برای کار با بنتون به ایتالیا رفت. کارهای او در سراسر جهان منتشر شده‌اند از جمله در نشریات کالر، نیویورک تایمز مگزین، گاردین مگزین، پاریس ریویو، نیویورکر و لوموند. در سال ۲۰۰۷ کتاب خاطره‌ی پابلو اسکوبار را چاپ کرد که داستان خارق‌العاده‌ی ثروتمندترین و خشن‌ترین گنگستر تاریخ است به روایت صدها عکاس به گردآوری جیمز مولیسُن. از آثار دیگر او می‌توان به میمون‌های بزرگ که در موزه‌ی تاریخ طبیعی لندن به نمایش گذارده‌شد اشاره کرد.

 

Kaya, 4, Tokyo, Japan              Kaya, 4, Tokyo, Japan

کایا چهار ساله. با پدرمادرش در آپارتمان کوچکی در توکیو زندگی می‌کند. اتاقش از کف تا سقف پر است از لباس و عروسک. لباس‌هایش را مادرش می‌دوزد. کایا سی دست لباس و بارانی و کفش دارد. مدرسه که می‌رود باید لباس مدرسه را بپوشد. خوردنی‌های مورد علاقه‌اش گوشت و سیب‌زمینی و گوجه‌فرنگی و هلو هستند. او می‌خواهد طراح مانگا بشود.

Kaya, ۴ ans, vit avec ses parents dans un petit appartement à Tokyo, Japon. Sa chambre est tapissée du sol au plafond de vêtements et de poupées. La mère de Kaya fait toutes ses robes, Kaya a ۳۰ robes et manteaux, ۳۰ paires de chaussures. Quand elle va à l’école, elle doit porter un uniforme scolaire. Ses mets préférés sont la viande, les pommes de terre, les fraises et les pêches. Elle veut être dessinatrice de Manga.

 

Indira, 7, Kathmandu, Nepal              Indira, 7, Kathmandu, Nepal

ایندیرا ۷ ساله. با پدرمادر و خواهر برادرش نزدیک کاتماندو، نپال زندگی می‌کند. خانه‌شان فقط یک اتاق، یک تخت، و یک بالشت دارد. موقع خواب بچه‌ها روی زمین از بالشت اشتراکی استفاده می‌کنند. ایندیرا از وقتی ۳ سالش بوده در معدن سنگ گرانیت منطقه کار می‌کند. خانواده انقدر ندار است که همه باید کار کنند. در همان معدن ۱۵۰ کودک دیگر کار می‌کنند. ایندیرا ۶ ساعت در روز کار می‌کند و بعد به مادرش در کارهای خانه کمک می‌کند. مدرسه هم می‌رود که البته باید نیم ساعت پیاده‌روی کند. دوست دارد بعدها رقاص بشود.

Ndira, ۷ ans. Elle vit avec ses parents, son frère et sœur, près de Katmandou au Népal. Sa maison a une seule chambre, avec un lit et un matelas. À l’heure du coucher, les enfants partagent les matelas sur le sol. Ndira travaille à la carrière de granit de la région depuis qu’elle a trois ans. La famille est très pauvre et tout le monde doit travailler. Il ya ۱۵۰ autres enfants qui travaillaient à la carrière. Indira travaille six heures par jour, puis elle aide sa mère aux tâches ménagères. Elle va aussi à l’école qui se trouve à ۳۰ minutes à pied. Elle aimerait être danseuse plus tard.

 

Dong, 9, Yunnan, China              Dong, 9, Yunnan, China

دونگ نه ساله. با پدرمادر و خواهر و پدربزرگش در ایالت یون‌نان در جنوب غربی چین زندگی می‌کند. در یک اتاق با پدرمادر و خواهر زندگی می‌کند. خانواده انقدری زمین دارد که کمی برنج و نیشکر بکارد. تا مدرسه پیاده بیست دقیقه راه است. دونگ دوست دارد بنویسد و آواز بخواند. شبها یک ساعت مشق‌هایش را می‌نویسد و یک ساعت به تلویزیون نگاه می‌کند. بزرگتر که شد دوست دارد پلیس بشود.

Dong, ۹ans, vit dans la province du Yunnan dans le sud-ouest de la Chine avec ses parents, sa sœur et son grand-père. Il partage une chambre avec sa sœur et ses parents. La famille possèdent des terres, juste assez pour faire pousser leur propre riz et des cannes à sucre. L’école de Dong est à ۲۰ minutes à pied. Il aime écrire et chanter. Plus tard il veut être policier.

 

Jaime, 9, New York, USA              Jaime, 9, New York, USA

جِیمی نه ساله. با پدرمادر، برادر و خواهرش در پنت‌هاوسی در خیابان پنجم نیویورک زندگی می‌کند. جِیمی به مدرسه‌یی معتبر می‌رود و دانش‌آموز خوبی است. دوست دارد امور مالی بیاموزد و بزرگ که شد مثل پدرش وکیل بشود.

Jamie, ۹ ans, vit avec ses parents, son frère et sa sœur dans un penthouse sur la ۵ème Avenue à New York. Jamie va dans une école prestigieuse et est un bon élève. Il aime étudier la finance. Quand il sera grand, il veut devenir avocat comme son père.

 

Tzvika, 9, Beitar, Illit, The West Bank              Tzvika, 9, Beitar Illit, The West Bank

تزویکا نه ساله. در آپارتمانی در بیتر ایلیت، یک کلونی اسراییلی، زندگی می‌کند که محل زندگی ۳۶ هزار یهودی هارِدی (ارتدکس) است. در این کلونی تلویزیون و روزنامه ممنوع است. هر خانواده به‌طور متوسط نه فرزند دارد. اما تزویکا فقط یک خواهر و دو برادر دارد که با آنها در یک اتاق به سر می‌برد. با اتوموبیل دو وقیقه‌یی به مدرسه می‌رسانندش. ورزش از برنامه‌ی مدرسه حذف شده‌است. تزویکا هرروز به کتابخانه می‌رود و دوست دارد کتاب‌های مقدس بخواند همینطور دوست دارد در کامپیوترش بازی‌های مذهبی بکند. می‌خواهد ربی بشود.

Tzvika, ۹ ans, vit à Beitar Illit, une colonie israélienne en Cisjordanie. C’est une communauté fermée de ۳۶.۰۰۰ Haredi (orthodoxes) Juifs. Télévisions et journaux sont interdits de la colonie. La famille moyenne a neuf enfants, mais Tzvika n’a qu’une seule sœur et deux frères, avec qui il partage sa chambre. Il est emmené en voiture à l’école, un trajet de deux minutes. Le sport est interdit. Tzvika va à la bibliothèque tous les jours et aime la lecture des saintes écritures. Il aime aussi jouer à des jeux religieux sur son ordinateur. Il veut devenir un rabbin.

 

Douha, 10, Hebron, The West Bank              Douha, 10, Hebron, The West Bank

دوحه ۱۰ ساله. با پدرمادر و ۱۱ خواهر و برادرش در اردوگاه پناهندگان فلسطینی در هبرون (الخلیل) زندگی می‌کند. با پنج خواهرش در یک اتاق به سر می‌برند. از خانه تا مدرسه‌اش پیاده ده دقیقه راه است. می‌خواهد پزشک متخصص اطفال بشود. برادرش در سال ۱۹۹۶، بیست‌وسه غیر نظامی را در حمله‌ی انتحاری علیه اسراییلی‌ها کشته است. ارتش اسراییل هم خانه‌ی خانواده را خراب کرد. دوحه پوستری از برادرش محمد را بر دیوار اتاقش نصب کرده‌است.

Douha, ۱۰ ans, vit avec ses parents et ۱۱ frères et sœurs dans un camp de réfugiés palestiniens à Hébron, en Cisjordanie. Elle partage sa chambre avec ses cinq soeurs. Douha va à l’école à ۱۰ minutes à pied, elle veut être pédiatre. Son frère, Mohammed, a tué ۲۳ civils dans un attentat suicide contre les Israéliens en ۱۹۹۶. L’armée israélienne a détruit la maison familiale. Douha a un poster de Mohammed son frère sur le mur de sa chambre.

 

Joey, 11, Kentucky, USA              Joey, 11, Kentucky, USA

جویی یازده ساله. با پدرمادر و خواهر بزرگترش در کنتاکی زندگی می‌کند. معمولا با پدرش به شکار می‌رود. دو تفنگ شکاری و یک تیرکمان دارد. اولین گوزنش را وقتی هفت‌ساله بوده کشته‌است. امیدوار است در فصل بعدی شکار بتواند از تیرکمانش استفاده کند چون به کارگیری تفنگ سخت شده‌است. دوستدار زندگی در فضای باز است و امید دارد بتواند بزرگ که شد به همین کار ادامه بدهد. خانواده‌ی او همیشه از گوشت شکار می‌پزد و می‌خورد. جویی از شکار برای ورزش بدش می‌آید. وقتی به شکار نمی‌رود مدرسه می‌رود یا مارمولکش، لیلی را روی زانویش می‌گذارد و تلویزیون نگاه می‌کند.

Joey, ۱۱ans, vit dans le Kentucky, Etats-Unis, avec ses parents et sa sœur aînée. Il accompagne régulièrement son père sur la chasse. Il possède deux fusils de chasse et une arbalète. Il a tué son premier cerf à l’âge de sept ans. Il espère utiliser son arbalète au cours de la prochaine saison de chasse car il est devenu assez difficile d’utiliser une arme à feu. Il aime la vie en plein air et espère continuer à chasser à l’âge adulte. Sa famille a toujours cuisiné et mangé de la viande provenant de leur chasse. Joey ne veut pas qu’un animal soit tué juste pour le sport. Quand il n’est pas à la chasse, Joey va à l’école et aime regarder la télévision avec son lézard « Lilly »sur ses genoux.

 

Thais, 11, City of God, Brazil              Thais, 11, City of God, Brazil

تاییس ۱۱ ساله. با پدرمادر و خواهرش در طبقه‌ی سوم آپارتمانی در ریودوژانیرو برزیل زندگی می‌کند. اتاقش با خواهرش مشترک است. در «شهر خدا» که به خاطر شورش یاغی‌هایش شهرت دارد زندگی می‌کند. این محله بعد از نمایش فیلم «شهر خدا» پیشرفت خوبی داشته‌است. تاییس شیفته‌ی فلیپه دیلن، خواننده‌ی پاپ است و عکس‌های او را همه‌جا به دیوار اتاقش زده‌است. می‌خواهد مانکن بشود.

Thaïs, ۱۱ ans, vit avec ses parents et sa soeur au troisième étage d’un immeuble d’appartements à Rio de Janeiro, Brésil. Elle partage une chambre avec sa sœur. Ils vivent dans la Cidade de Deus («Cité de Dieu»), qui était célèbre pour sa rivalité des gangs. Depuis le film de ۲۰۰۲ La Cité de Dieu, le quartier a subi d’importantes améliorations. Thaïs est un fan de Felipe Dylon, un chanteur de pop, et a des posters de lui sur son mur. Elle voudrait être mannequin.

 

Lamine, 12, Bounkiling village, Senegal              Lamine, 12, Bounkiling village, Senegal

لامین دوازده ساله. در سنگال زندگی می‌کند. به مکتب قرآنی روستا می‌رود که ورود دخترها به آن ممنوع است. در یک اتاق با چندین پسر دیگر روزهایش را سپری می‌کند. آجرها را روی هم گذاشته‌اند و پایه‌ی تخت درست کرده‌اند. هر روز ساعت شش پسرها کار ــ درس روزانه‌شان را شروع می‌کنند. یاد می‌گیرند چطور زمین را بکنند، ذرت بکارند و با الاغ زمین را شخم بزنند. بعدازظهر هم قرآن می‌خوانند. لامین دوست دارد در اوقات فراغتش با دوستانش فوتبال بازی کند.

Lamine, ۱۲ ans, vit au Sénégal. Il est élève à l’école coranique du village, où les filles ne sont pas admises. Il partage une chambre avec plusieurs autres garçons. Les lits ont des briques en guise de pieds. A six heures chaque matin les garçons commencent à travailler sur la ferme-école, où ils apprennent à creuser, récolter le maïs et labourer les champs en utilisant des ânes. Dans l’après-midi, ils étudient le Coran. Dans son temps libre Lamine aime jouer au football avec ses copains.

 

Rhiannon, 14, Darvel, Scotland              Rhiannon, 14, Darvel, Scotland

ریحانون چهارده ساله. با پدرمادر و برادرش در اسکاتلند زندگی می‌کند. مدل مویش را از شش سالگی مثل پدرمادرش درست کرده‌است. خانواده‌اش عضوی از یک جماعت پانک است. ریحانون با پیروی از پدرش که یک گروه موسیقی دارد، آواز می‌خواند و گیتار و باتری و گیتار باس می‌نوازد.

Rhiannon, ۱۴ ans, habite en Ecosse avec ses parents et son frère. Elle porte cette coupe de cheveux, la même que ses parents, depuis qu’elle a ۶ ans : sa famille fait partie d’une communauté punk. Suivant l’exemple de son père, qui a son propre groupe, Rhiannon chante, joue de la guitare, de la batterie et de la basse.

 

Nantio, 15, Lisamis, Northern_Kenya              Nantio, 15, Lisamis, Northern_Kenya

نانتیو ۱۵ ساله. از قبیله‌ی رندیله در شمال کنیا. دو خواهر و دو برادر دارد. در چادری از پوست دام و پلاستیک زندگی می‌کند. مدرسه می‌رفته اما تصمیم گرفته دیگر ادامه ندهد. نانتیو آرزو دارد یک موران (جنگجو) او را به زنی بگیرد. الان یک دوست پسر دارد اما کم نیستند در میان زنان رندیله که پیش از ازدواج چند دوست پسر داشته‌اند. البته او ابتدا باید طبق رسم قبیله ختنه بشود.

Nantio, ۱۵ ans, est un membre de la tribu Rendille au nord du Kenya. Elle a deux frères et deux sœurs. Sa maison est un dôme en forme de tente faite de peaux de bovins et de plastique. Elle est allée à l’école du village pendant quelques années mais a décidé de ne pas poursuivre. Nantio espère qu’un Moran (guerrier) va la choisir pour le mariage. Elle a un petit ami maintenant, mais il n’est pas rare pour une femme Rendille d’avoir plusieurs petits amis avant le mariage.Tout d’abord, elle aura à subir une excision, comme la coutume l’exige.

 

Anonymous, 8, Roma, Italia              Anonymous, 8, Roma, Italia

بی‌نام هشت‌ساله. حومه‌ی رم. با خانواده‌اش از رومانی آمده بعد از اینکه پول بلیت اتوبوس‌شان هم پرداخت شده‌بوده. به رم که می‌رسند در یک زمین خصوصی اقامت می‌کنند اما پلیس بیرونشان می‌اندازد. برگه‌ی هویت ندارند کار قانونی هم نمی‌توانند بکنند. پدرمادر او شیشه‌ی ماشین‌های ایستاده پشت چراغ قرمز را می‌شویند. هیچ‌یک از اعضای خانواده‌ی او به مدرسه نرفته‌اند.

(anonyme), ۸ans, dans la périphérie de Rome, en Italie. Sa famille est venue de Roumanie en bus, après avoir demandé de l’argent pour payer leur billet. Quand ils sont arrivés à Rome, ils ont campé sur des terrains privés, mais la police les jeta. Ils n’ont pas de papiers d’identité, ils ne peuvent donc pas obtenir de travail légal. Les parents du garçon lavent les pare-brise de voiture aux feux de circulation. Aucun membre de sa famille n’est allé à l’école.

 

Jasmine (Jazzy), 4, Kentucky, USA              Jasmine (Jazzy), 4, Kentucky, USA

جسمین (جَزی) چهارساله. با پدرمادر و سه برادرش در خانه‌ی ییلاقی بزرگی در کنتاکی زندگی می‌کند. دوروبر خانه‌شان زمین‌های کشاورزی است. اتاقش پر است از تاج‌ها و نشان‌هایی که در مسابقه‌های زیبایی به او اهدا شده. او در بیش از صد رقابت شرکت کرده. جَزی اوقات فراغتش را به تمرین می‌گذراند. مربی دارد و می‌خواهد بزرگ که شد ستاره بشود.

Jasmine («Jazzy»), ۴ ans, vit dans une grande maison dans le Kentucky, Etats-Unis, avec ses parents et trois frères. Sa maison est à la campagne, entourée de terres agricoles. Sa chambre est pleine de couronnes et écharpes qu’elle a gagnée dans des concours de beauté. Elle a participé à plus de ۱۰۰ compétitions. Son temps libre est consacrée à la répétition. Elle a un entraîneur. Adulte, Jazzy voudrait être une star.

 

Alex, 9, Rio de Janeiro, Brazil              Alex, 9, Rio de Janeiro,Brazil

آلکس، نه ساله، بی‌خانمان در خیابان‌های ریودوژانیرو. مدرسه نمی‌رود اما با تنها راه بقا یعنی گدایی روزهایش را می‌گذراند. چسب هم اسنیف می‌کند. پیش می‌آید که ضبط ماشین هم بدزدد. آلکس بیشتر مواقع وقت غذا با خانواده‌اش است.

Alex, ۹ ans, subsiste dans les rues de Rio de Janeiro. Il ne va pas à l’école mais passe ses journées à faire la manche, son seul moyen de survie, et à sniffer de la colle. Il lui arrive aussi de voler les montres des automobilistes. Alex est toujours en contact avec sa famille qu’il visite, parfois, le temps d’un repas.

 

۱۳۹۱/۰۲/۰۵ :تاریخ انتشار
© 2019 rouZGar.com | .نقل مطالب، با "ذکر ماخذ" مجاز است

© 2024 rouZGar.com | کلیه حقوق محفوظ است. | شرایط استفاده ©
Designed & Developed by: awaweb